سخن شنیدن اعم از آنکه خوش باشد یا ناخوش. (آنندراج). تحمل سخن کردن: گدای من سخن تلخ میفروش کشید خوش آنکه منت می چون سبو بدوش کشید. مفید بلخی (از آنندراج)
سخن شنیدن اعم از آنکه خوش باشد یا ناخوش. (آنندراج). تحمل سخن کردن: گدای من سخن تلخ میفروش کشید خوش آنکه منت می چون سبو بدوش کشید. مفید بلخی (از آنندراج)
زیان کشیدن. زیان بردن. ضرر بردن: قلم بگیر و فزونی مجوی و غبن مکش اگر به حکمت و علم اندر اهل پایگهی. ناصرخسرو. شادی که غبن میکشی و دم نمیزنی در شهر این معامله با هر گدا رود. ملا نظیری نیشابوری (آنندراج)
زیان کشیدن. زیان بردن. ضرر بردن: قلم بگیر و فزونی مجوی و غبن مکش اگر به حکمت و علم اندر اهل پایگهی. ناصرخسرو. شادی که غبن میکشی و دم نمیزنی در شهر این معامله با هر گدا رود. ملا نظیری نیشابوری (آنندراج)
در این عبارت آمده است و ظاهراً بمعنی اعراض کردن و اقبال ننمودن و روی گردانیدن است: خواص خدم او و کسانی که معلم و محرض او بودند در این خاکساری بخود کشیدند و همه از وی برگردیدند. (المضاف الی بدایع الازمان ص 49)
در این عبارت آمده است و ظاهراً بمعنی اعراض کردن و اقبال ننمودن و روی گردانیدن است: خواص خدم او و کسانی که معلم و محرض او بودند در این خاکساری بخود کشیدند و همه از وی برگردیدند. (المضاف الی بدایع الازمان ص 49)
صلیب کشیدن، و آن خط کشیدن با انگشت برسینه بشکل صلیب است نزد مردان و زنان عیسوی بهنگام حضور بر سر اموات و یا مواقع ورود بکلیسا یا هنگام بزرگداشت واقعه ای که آن را از جانب خداوند میدانند
صلیب کشیدن، و آن خط کشیدن با انگشت برسینه بشکل صلیب است نزد مردان و زنان عیسوی بهنگام حضور بر سر اموات و یا مواقع ورود بکلیسا یا هنگام بزرگداشت واقعه ای که آن را از جانب خداوند میدانند
حمل خار کردن، تحمل ناراحتی نمودن. کارهای سخت و صعب تحمل کردن. مؤلف آنندراج معتقد است تخصیص خار بصلۀ ’به’ بیجاست و همچنین تخصیصش به ’از’ نیز صحیح نیست یعنی به خار کشیدن بمعنی درآوردن و از خار کشیدن بمعنی برآوردن. چون: اول سری برخنۀ دیوار می کشم دیگر به آشیانۀ خود خار می کشم. صائب (از آنندراج). بیت فوق مثال برای به خار کشیدن است یعنی به آشیانۀ خود خار می کشم. سوزن تمام چشم شد از انتظار من با ناخن شکسته ز پا خار می کشم. صائب (از آنندراج). بیت فوق مثال برای از خار کشیدن یعنی ازپا خار می کشم
حمل خار کردن، تحمل ناراحتی نمودن. کارهای سخت و صعب تحمل کردن. مؤلف آنندراج معتقد است تخصیص خار بصلۀ ’به’ بیجاست و همچنین تخصیصش به ’از’ نیز صحیح نیست یعنی به خار کشیدن بمعنی درآوردن و از خار کشیدن بمعنی برآوردن. چون: اول سری برخنۀ دیوار می کشم دیگر به آشیانۀ خود خار می کشم. صائب (از آنندراج). بیت فوق مثال برای به خار کشیدن است یعنی به آشیانۀ خود خار می کشم. سوزن تمام چشم شد از انتظار من با ناخن شکسته ز پا خار می کشم. صائب (از آنندراج). بیت فوق مثال برای از خار کشیدن یعنی ازپا خار می کشم